-
/کلاغ سیاه قصه ها//ماه تابان//شهر من//شهر کاغذی من/
جمعه 20 تیر 1399 17:43
/کلاغ سیاه قصه ها/ کلاغ سیاه قصه ها غاروغارو غار چه غصه ها توی یه قصه پرکشید زارو دلش چو کهکشان میون حرف قصه بود خونش توی آخر قصه ها روی پرچین خوانش زندگی داشت پر میزد توی غصه ها خونش توی کلمات جمله ها آخر قصه پر کشید توی شعر اقاقیا شاعر-حسام الدین شفیعیان /ماه تابان/ بلند نظر ماه نشین هم آسمانیو هم زمین نشین مقامت به...
-
/قصه شاپری//نقطه های زندگی/
جمعه 20 تیر 1399 17:40
/قصه شاپری//نقطه های زندگی/ شاپری قصه دلش تنگ شده در ورای دل قصه کمی حرف شده راوی از غصه برایش پری از دیو شده آخر قصه دگر شهر آن کاغذ بود زدو سنگ بر کلاغی که دلش تنگ شده شاعر-حسام الدین شفیعیان /نقطه های زندگی/ میگویی زندگی و من برایت خط کاغذی آن را میکشم زبعدو قبل آن زرو قرمزو نارنجیو بنفش را میکشم چه معنای تلخی...
-
/مسیر دوگانه/کلمات یخچالی//چای بریز/
جمعه 20 تیر 1399 17:38
/شعر پست مدرن/ /مسیر دوگانه/ مسیر دوگانه سوز از کارناوال چراغ روشن و خاموش بن بست تاریخی عصر پسامدرن از تکنولوژی های برتر تکامل پازل خوشبختی با سالاد سزار چند اپیزودیه زندگی از تلخو شیرین و ترش در هم پوپولیست خوانی با گوش دادن به قطعه ای از موتسارت سنت مدرنیته از قبال دور انگیز از خوب و بد گیشه خالی حقایق تلخ و گیشه...
-
/دار قالی چو شعرم ببافان از نو//زندگی/
جمعه 20 تیر 1399 17:35
/دار قالی چو شعرم ببافان از نو/ چه خالی گفتی با چه حالی گفتی از چه عالی گفتی یا که فانی گفتی با ستاره گفتی یا که آسمانی گفتی از بر بهر نگفتی چه عالی گفتی گلفشانی گفتی با نشانی گفتی بند بند مرا دار قالی گفتی دار کشیدی شعرم یا که من را زدی نقش چه عالی بافتی از چه رو این شده زندگیم نکند شعر مرا با نخی بر دلت کوک زدی طرح...
-
/چند خط باران کلمات//رود و دریا/
جمعه 20 تیر 1399 17:34
/چند خط باران کلمات/ باز جاده ی فکر من شده است بارانی ابرهای خیالم شده است طوفانی باز جمله همی بارش رگبار دارد شایدم حرف کمی واژه ی تکرار دارد نکند حرف من از تو کمی گفتن بیجا دارد شایدم نقطه همی خط برایم کمی ماندن شیدا دارد طوفان زده ام یا که امید به فردای بهتر زباران دارم حاصلش رنگین کمان شد بگو جمله تمام دل آرام...
-
/تب قلم ز جمله پیداست//مسیر بارانی/
جمعه 20 تیر 1399 17:32
/تب قلم ز جمله پیداست/ چه بی تاب شده ای جمله همی خواب شده ای با فعل بعید ماضی تکرار شده ای شکر شدی غزل شدی جمله ی سربرگ شده ای دفتر صد برگ شده ای از غم من شکر شدی مرحم درد من شدی برون شدی فزون شدی فکر مرا بهم بزن طلوع مختصر بزن در دل من عسل بزن قند دلم بهم بزن بار تبم به خوب بزن خوب زخود برون بزن مثنوی درون بزن ماه...
-
/سکوت نهنگ ها/پری دریایی/
جمعه 20 تیر 1399 17:30
/سکوت نهنگ ها/ قدم هایتان را آهسته بردارید آدمها ساحل سکوتی عمیق دارد کمی برایشان ساز بزنید دیگر نهنگ هابیدار نمیشوند سکوت کنید آدمها نهنگ هاخوابیده اند حسام الدین شفیعیان قطعه ای برای سرودن چند بلوک و چند چهارراه هیاهوی خاموش عکس کودکان در خاک صدای گریه صدای خنده صدای مات زنده ها برای تابوت ها عجیب سکوتی دارند مردگان...
-
/نقطه ها//منم پاییز تویی رویش فصلی چون بهاران//عشق برای جمله شدن آسان بود//دیوار شهر/
جمعه 20 تیر 1399 17:29
/نقطه ها/ شهر خوابیده من مجنون زده باز بیدارم شب قصه شدو من هنوز بیدارم توی دنیای خودم سخت زخود میگذرد من از این درگذری ها به صبح بیدارم شب قصه ی نامفهومیست که به صبحش زده نامعلومیست شب قصه ی بالو پر غمگین دارد وسط شعر دو نقطه تب سنگین دارد شب قصه ی شوریدگی از باختن صبح تا به دروازه خوشبختی به خوابیدن صبح شب ملولم چو...
-
-/خط زخطی زحرفی زحرفت زنو/-/منم پاییز تویی رویش فصلی چون بهاران//نان زندگی آهن/
جمعه 20 تیر 1399 17:27
-/خط زخطی زحرفی زحرفت زنو/- فعل زقبلو زمضارع زماضی بعید زبدو قبلو زچندو زچونو زبعدی زاری گلو گلبرگو به ریشه به ساقه به آفتاب چنین گمو کم کامو کرو کورو دلو دیده زبستن گاهی نونو ن و القلمو دل ز ما هم روشن جوهرو قلمو سطرو دلو کاغذو دلبر با هم دفو نی تنبکو نت فالشو زبر زیرو زرو خطو خطهای دگر باز شماری ز ماندن زما هم شدنو...
-
من در گذر از تاریخ با ارسطو-شهر قصه های من-باران زده-بازی سرنوشت
جمعه 20 تیر 1399 17:25
من در گذر از تاریخ با ارسطو من با ارسطو چای خوردم و از او پرسیدم حالش را و او که واژگون شده بود در فلسفه حال خویش ز خود من سقراط قصههای او بودم بدون او من چراغ سر در علامت سوال او بودم بدون خودی ز خودم من حکمت فکر او ز فکر دیگری بودم من تنها عامل یاد خود او ز بردن یاد خودش ز خود او بودم من غافل از صحبت او سنگ...
-
/آدمک ها//فرایند زندگی برای فراموشی/
جمعه 20 تیر 1399 17:24
/آدمک ها/ آدمک هایی از جنس گذر از کارناوال زندگی سه اپیزودیه تولد برای زندگی مرگ برای فراموشی فلاش بکی از اشک هایی در آینه ای از تاریخ عکاسی رمان سقوط عشق یا پوپولیست خوانیه باور عشق در جهان در گذر از سیگنال های خط خطی متینگ تن هایی شبیه ماهی های مرده از تکه شدن استفراغ مغز از خیال صلح فلش فیکشن هایی کوتاه شده از رمان...
-
/غم زندگانی/
جمعه 20 تیر 1399 17:22
/غم زندگانی/ غم کوزه گر نخور ای مهتاب که شویم کوزه گر خاکدان ها گر به شکل اندر از پیچیده شدن ها مثال خاک چو کوزه شدن ها مثال شمع چو بام شبانیم شبانگاهان تا صبحگاهانیم مثال خوردن شدن از ساختنیم ما که گرد شمع سوختنیم ما حسام الدین شفیعیان
-
/چه اینو چه آن باشی//دفتر زمین//
جمعه 20 تیر 1399 17:21
/چه اینو چه آن باشی/ چه از آن زمین و آسمانها باشی چه از برگ گلو یاسمن ها باشی چه از نرگسو یاسو قاصدک ها باشی چه پادشهی و چه گدا گر باشی آخر به سر از یک وجب خاک روی چون از خاک بر آمدیو و بر خاک روی شاعر-حسام الدین شفیعیان /دفتر زمین/ دفتر زمین چه رنگها دارد هم سیاه هم سفید هم زرد و رنگها دارد دفتر زمین چه قشنگ برگین...
-
/خود از خود بشکنو خود شکن از فکر دگری//کنسرتو قطعه ای ده برای زندگی//چند خط ناخوانا مینوشت/
جمعه 20 تیر 1399 17:19
/خود از خود بشکنو خود شکن از فکر دگری/ بنهو بارو ببندو نمنی زمنی از من بی من شو تو مرد دگری خود بتکانو بتکونو تکانی زفکرت بدهو تو شو ای فکر چو مرز بی نشانی از نشانی که رسد بر دل دوست چو تمنا بکنی ز خود زخود زدیگری تو دگر خود زبی خود شده ای چو درخت بی ثمری بالو بالت به پرواز دلت آینه ای از بر عشق چو به بر بندیو بندی...
-
/مترسک قصه//قصه شب/زندگی/
جمعه 20 تیر 1399 17:18
/مترسک قصه/ مترسک تنهایی ها چرا غمزده ای در میان شب روز چرا تب زده ای چرا قصه ی اینجا تبی مفرد داشت با فعلو مضارع غمی مبهم داشت روی شاخه های فردا برگی از پائیز بود قصه از اول خط برگ ریزان تب جالیز داشت آدم برفی هم مثل این شعر غم فردا داشت کوچه ی شب زده در تاریکی قصه ی مردنو مرگو تب پائیز داشت حسام الدین شفیعیان /قصه...
-
/فصل رفتن ها/مزار تنهایی من/آسمانی شو,,زمین را فرصت پرواز بدان
جمعه 20 تیر 1399 17:17
/فصل رفتن ها/ اسطوره ی تاریخ کهن شوالیه ی درد های زمین قصه ی ماقبل از عدم بر ختم جایی در قصیده ی تبلور پنهان از زندگی پازلی از چند اپیزودیه غمبار از فصل زمستان تا پائیز تک نواز سمفونی مرگ قطعه ای از متینگ تنهایی بار شکستن ماضی های بعید هر چه قبل بود حال بعید تکرار فاعلاتن فاعلاتن های فالش مغز تمامیه مداد هایت برایت غم...
-
/گل//طلوع//قلم بارانی/
جمعه 20 تیر 1399 17:16
/گل/ عطر گل چون بتراود زگل مست کند آن هوای مطلوب چو به بهرش آدم هر دم چون مطبوع طلب گل زگلستان کنیو طلب جان زبستان بکنی که همی عالم از این عشق ورزی شود از مهربانی چو گلستان زیبا /طلوع/ به تب شعر باران بشو شور بشو مثنویه رود بشو شکر بریز عسل بریز دو بیتی ختم بریز ماه بشو شور دل ما بشو بهار جانان بشو شاه غزل خوان بشو به...
-
/نگاه/
جمعه 20 تیر 1399 17:14
/نگاه/ عصر رنسانس یا قرن اتم از شکاف ذرات آن عصر آمدن نانو تکنولوژی جوراب با طعم پرتقال فیزیک کوانتونومی مجهول در تکامل حل از قبل به بعد تکثیر سلول های بنیادی ریشه نخاع مغز خشکیده قرن نگاه های مادون قرمزی از شنل قرمزی های مدرن پارازین عصر متود جنین های سردرگم از آمدن آیا هست زمین و فردای تابوت انگیز عصر جنگهای صلیبی...
-
/مردگان زندگان یا زندگان مردگان/
جمعه 20 تیر 1399 17:11
/مردگان زندگان یا زندگان مردگان/ خفته ان این مردگان زندگان مردگان ز غم این زندگان گاهی اشکو گاهی ماتم برای زندگان زندگانند مردگان یا مردگانند زندگان شایدم از بهر دنیا برده اند سنگی زبهر زندگان پروازی تا بسوی آسمان از برای رفتن از این زمین مردگان حسام الدین شفیعیان
-
/بهاران/
جمعه 20 تیر 1399 17:10
/بهاران/ بهاران بهز بهتر زبهاران زبهتر زاز بهتر از فصل خزانست زرویش زپویش زاز رویش زباران از گلستان شور به از بهاران شوره زاران زرویش زکاشتن از خشکی زبایدها که چون گل به زرویش شوی فصل کمال از رویش تراوش زذهنی از تراوش زروئیدن از فصلی به فصل نوبهاران حسام الدین شفیعیان
-
حسام الدین شفیعیان-عکاسی
جمعه 20 تیر 1399 16:57
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:56
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:51
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:48
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:48
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:47
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:46
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 16:46
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 06:29
-
عکاس-حسام الدین شفیعیان
جمعه 20 تیر 1399 06:26